محل تبلیغات شما



اصلا لذتی که توی خوابیدن سر کلاس هست

تو خواب زمستونی خرس ها نیست (هرچند بشدت بهشون حسودیم میشهه  )

 

حالا شما فک کن کلاس دینی بخوابی و کلاس ادبیات از خواب بلنذ بشی چه شوددددددددددد

خلاصه که کلاسای امروز بشدت بار علمیش بالا بود

 

 

 

هشتگ خرس قطبی

هشتگ خواب مومن عبادت است


میشه یه لطفی بکنید؟ 

به عنوان یه برادر کوچیکتر یه چیزی ازتون میخام

اگر کودکی یا نوجوونی رو میبینید که طرز تفکرش پخته هست یا از همسناش جلوتر هست ، بچه ای که توی 10 سالگی قلمبه سلمبه صحبت میکنه ، نوجوونی که توی 15 سالگی  کتاب میخونه و حرفای فلسفی میزنه ؛هیچوقت هیچوقت  هیچوقت ازین جملات استفاده نکنید: -بیشتر از سنش میفهمه . -از همسناش جلوتره. - ماشالا عقلش خوب میرسه. 

 

شایدشما فکر کنید که داریدازش تعریف مینکنید .شاید خودش هم خوشحال بشه ازین که "آدم بزرگ" شده ،یا اصلا واقعا همینطور باشه  اما نمیدونید که اینجوری یک قدم به تنها شدن به درد کشیدن به "فهمیدن این دنیای کثیف" نزدیکتر میشه.

دختر10 ساله فکرش فقط و فقط باید پیش بازی و لاک زدن و دوستاش باشه . پسر 12 ساله فقط باید دنبال بازی و از دیوار بالا رفتن باشه نه چیز دیگه ای . اما وقتی این حرفو میزنیم اون بچه باورش میشه که بزرگ شده باور میکنه که زیاد میفهمه . و دیگه بچه نیست . یعنی چی؟؟؟؟؟؟ یعنی اینکه تو 15 سالگی ذهنش و قلبش 20 ساله است. ولی جسمش و درونش 15 ساله . و اینجوری "بیچاره" میشه . و مسببش هم شمایی هستی که اون حرفای بالا رو زدی.

 

بزارید بچگیشو بکنهه . بزارید تو همون سنی که هست باشه . بزارید نفهمه .

 

پ.ن: یه گروه دیگه هستن که میگن : تو که دیگه بزرگ شدی نکن اینکارو زشته . درمورد اینا نمیگم چون اصلا این آدما ارزش حرف زدن هم ندارن با این تفکر پوچ

 

(نقطه)

 


نمیدونم از یه موسیقی چه انتظار دیگه ای میشه داشت جز این؟

 

شما فقط اسم قطعه رو ببین: در سرم مسگران راسته حاج عبدالعزیز سکنا دارند و تو

گوش کنین و از ته دل لذت ببرید(نقطه)

https://soundcloud.com/amin-naseri/zr0szpo4r7ow

روی لینک کلیک کنید


پیر ما دلتنگ یار بود 

به خانه رسید 

قدش به پنجره نرسید 

سر خویش ببرید و زیر پا نهاد 

دلدار تماشا کرد

عطار-تذکره الاولیا

(نقطه)

 

 

ازین قشنگ تر هم میشه؟؟؟ ازین سرسپرده تر هم داریم؟؟

پ.ن:البته اینجا منظور از پیر ما حلاج هست


احساس میکنم یه معلم دینی هستم که بچه ها کلاسم رو پیچوندن ولی من باز هم نشستم توی کلاس و دارم به نیمکت ها و در و پنجره درس میدم. (تازه خوشحالم که شیوه تدریسمم خوبه) از بس که هیچکس نیست اینجا /:

کسی صدای منو میشنوه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 


همیشه دوست داشتم وبلاگ نویسی کنم(آره میدونم ۱۷ سالمه و وقتی میگم همیشه یعنی دوسالِ گذشته). ولی خوب نه از وبلاگ سر درمیاوردم نه شرایطش پیش می‌اومد تا دوروز پیش

جمعه بود. خیلی اتفاقی تلویزیون رو روشن کردم و داشتم‌کانال هارو بالا پایین میکردم که یک شبکه‌ای فیلمی گزاشته بود به اسم "سر به مهر" . ازاونجایی که به شدت از لیلا حاتمی خوشم میاد و با اینکه کلی درس داشتم و برنامم پر بود نشستم و فیلم رو تماشا کردم

داستان فیلم درمورد زنی بود که بلاگر هست و یک سری اتفاقات براش پیش میاد و هر چیزی که میشه رو توی وبلاگش منتشر میکنه. این داستان و حرکت این خانم برام جالب بود و باعث شد که بالاخره بعد از این همه وقت(آره همون دوسال /:  ) شروع به نوشتن کنم

الان هم اینجا برام مثل سرزمین عجایب میمونه و خیلی ازش سر در نمیارم 

خلاصه که همینقدر اتفاقی و یهویی منم وبلاگ دار شدم(ذوق میکند)

(نقطه)


آلبوم جدید همایون شجریان و علیرضا قربانی بالاخره اومد

بعد از همه اتفاقات این چندوقته حالا یه دلیل برای حال خوب دارم (:

مثل کودکی که پدرش کارگر است و بعد از مدتها برایش دوچرخه میخرد خوشحالم

خوشحال از شنیدن خوبی ها


هر کلاسی رو که میپیچوندم یا غیبت میکردم ، مدرسه به بابام پیامک میداد /:

اصن داستان شده بود این پیاما 

هی هر روز میگفت چرا نرفتی چرا اینجور شده چرا فلان /:

تا اینکه امروز طی یک حرکت انتحاری گوشیش رو برداشتم و شماره مدرسه رو بلاک کردم

حالا تا میتونین پیام بدید معاونای گرامی

 

 

 

اگر شمایی که داری این پست رو میخونی معاون و ناظم هستی باید بگم که دانش آموزا خیلی خیلی دوستت دارن . باور کن.   (:

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها